متن کامل بيانيه آيتالله رئيسي بدين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي بعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
مردم شريف ايران، خواهران و برادران عزيزم،
سلام عليکم
انقلاب شکوهمند اسلامي مردمي شما، چهل و سومين سال خود را ميگذراند و همچنان شعارهاي مبنايي ما که تحقق ارزشهاي ديني، عدالتخواهي، استقلالطلبي و آزاديجويي بود، بعنوان اولويتهاي ممتاز، در بلنداي آرمان انقلاب ميدرخشند. آرماني که زنده، پويا، قابل دستيابي و اميدآفرين است. پيشرفت هاي مادي و معنوي " اصحاب ما مي توانيم" خميني کبير و خامنه اي عزيز، کشور ما را از حضيض ذلت به قله عزت رسانيد. کتاب زرين افتخارات زنان و مردان سرزمينم مملو از لحظات تلخ و شيريني است که سرنوشت يکساني را براي ما رقم زده است. آرزوي «ايران قوي و سربلند»، فصل مشترک اين تاريخ پر فراز و نشيب است.
اگرچه مساعي صورت گرفته در دورههاي متمادي، قابل تقدير است، اما اينک در آستانه سيزدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، ضعف مديريت اجرايي، تقليل توجه به آرمانهاي مبنايي يا انحراف از آن، بخشينگري، گم کردن اولويتها، تن دادن به ساختار فرسوده، جهتگيريهاي چندگانه و متعارض، بوروکراسي ناکارآمد و مزاحم، سياستزدگي، چشمدوختن به بيرون و تحقير توان داخلي سبب شد که انرژي متراکم و بيبديل قوه اجرايي، نه تنها به صورت کامل و مؤثر استفاده نشود، بلکه خود، منشأ پيدايش مسائل پيچيده در کشور باشد. البته فشار سنگين و بيرحمانه بدخواهان و معاندان انقلاب اسلامي در طول اين چهار دهه، حتماً بر وضع غيرقابل قبول کنوني مؤثر بودهاند ولي علت اصلي شکلگيري اين وضع، به سوء تدبيرها، ناکارآمديها و تضييع فرصتهاي خدمتگزاري باز ميگردد.
قرار نبود که از درد مردم بي خبر باشيم.
قرار نبود که مردم در فشارهاي اقتصادي بي پناه بمانند.
قرار نبود که از آمدن به ميان مردم واهمه داشته باشيم.
اينک ماييم و رنجها و اميدهاي مشترکمان. رنجي از جنس زخمهاي دردآور معيشتي و اقتصادي بر پيکره اعتماد عمومي، و اميدي متکي بر منابع سرشار انساني و فکري و مادي که چشمانتظار مديريتي توانمند و متکي به مردم براي رسيدن به ايراني قوي براي همه است.
در طول چند ماه گذشته، گروهها و اقشار و اصناف مختلف، اينجانب را دعوت به نامزدي در انتخابات ميکردند و البته برخي دلسوزان نيز با دلايل مختلف، خيرخواهانه، ميخواستند در برابر اين مطالبه مقاومت کنم. آنچه من را با اين استدلال همراه ميساخت، مسؤوليت سنگين قوه قضائيه و برنامههاي تحولي بود که به پشتوانه تجربه و آشنايي به مسائل و چالشهاي دستگاه قضايي و به ياري طيف وسيعي از نخبگان، و همراهي و اميدآفريني قاطبه مردم، با جديت دنبال ميکردم و بحمدلله ارکان استقرار مسير تحول فراهم گرديده بود؛ اما لطف مردم به اين خدمتگزار کوچک تا سر حد مطالبهاي فراگير و عمومي گسترش يافت. اگر اين خواست عمومي نبود، براي ادامه مسير تحول در قوه قضائيه، آسودهخاطر بودم. اما مقاومت بيشتر در برابر اين موج گسترده، بيش از هرچيز، بياعتنايي به اراده مردم بزرگوار سرزمينم، و گمان راحتطلبي در ميدان نبرد با رنجهاي مشترکمان را ايجاد مي نمود. انبوه بدهي هاي دولتي، رشد سرسام آور نقدينگي، نظام بانکي غير مولد، تورم کمرشکن، به هم ريختگي بازار مسکن و خودرو، مشکلات کارگران قراردادي و شرکتي، کارخانه ها و کارگاه هاي تعطيل شده، بيکاري جوانان تحصيل کرده، تبعيض آزاردهنده در حقوق و دستمزد و هزاران زخم مزمن ديگر، تنها گوشه اي از اين دردهاي مردم است.
تجربه طولاني اينجانب در سطوح مختلف مديريتي، به روشني بر من ثابت کرده است که اگر فساد و مبارزه با آن در کانونهاي اصلي خود مهار نشود و به علاج يک قوه قاهره بيروني گره بخورد، جريان آن در شکلهاي مختلف ادامه مييابد و بلکه روز به روز گسترده تر مي شود. بر اين مبنا، حضور خود در عرصه انتخابات را مجاهدتي بنيادين براي مبارزه کانوني با فساد ميدانم که ان شاء الله با هزينههاي بسيار کمتر، ريشهها و بسترهاي فسادزا را بخشکاند.
روشن است که مردم به وضع موجود اداري و اقتصادي کشور که نه با ارزشهاي انقلاب و نه با انتظارات جمهور و نه با امکانات و تواناييهاي موجود سازگار نيست، معترض، و گلهمندند. دولت آينده، براي علاج اين درد مشترک، بايد عميقاً معتقد به تحول و تغيير اساسي ريل اداره امور اجرايي کشور به نفع مردم باشد تا در آيندهاي نزديک، تلخکاميهاي ناشي از بيعدالتي، خمودگي و حاشيهسازي را به طعم شيرين و خواستنيِ احساس اجراي عدالت مبدل گرداند.
اينجانب فرزند ملت بزرگ ايران و سرباز کوچک انقلاب اسلامي، با استعانت از خداوند قادر متعال و توسل به امام عصر(عج) و ارواح طيبه شهيدان براي ايجاد تحول در مديريت اجرايي کشور، و مبارزه بيامان با فقر و فساد، تحقير و تبعيض، با احترام به همه نامزدها و گروه هاي سياسي، به صورت مستقل به صحنه آمده ام و تنها در برابر ذات اقدس الهي و پيشگاه ملت ايران، خود را متعهد و مسؤول ميدانم.
با شناختي که از چالش ها، ظرفيتها، استعدادها و سرمايه هاي اين کشور کسب کرده ام، آمده ام تا با کمک همه مردم ايران، و در طليعه گام دوم،"دولتي مردمي براي ايراني قوي" تشکيل دهم:
دولتي که ارکان و مسئوليت هاي اصلي آن بر دوش جوانان شجاع، تحول خواه، متخصص، پاک و ضد فساد خواهد بود که هر کجا به آنها اعتماد شد، قدرت و افتخار براي ايران آفريده اند.
دولتي که توجه به محرومان و مستضعفان و طبقات پايين جامعه از مهمترين اولويتهايش خواهد بود و اجازه نخواهد داد که عزت و شرافت و کرامت آنها خدشه دار شود.
دولتي که با اجماع ملي و ديپلماسي هوشمند و مبتکر، حتي يک لحظه را براي رفع تحريمهاي ظالمانه از دست نخواهد داد. با ديپلماسي برآمده از قدرت و تواناييهاي داخلي، تعامل و رابطه دوستانه و مقتدرانه با دنيا، مخصوصاً با همسايگان را، با سرعت پيگيري مي کند.
دولتي که پاسدار آزادي بيان و قلم، و حقوق اساسي همه شهروندان ايراني و متعلق به همه مردم ايران است. بايد راهها و بسترها براي نقش آفريني مردم در تحقق عدالت باز شود و ملت ايران، زنان و مردان، با قوميت هاي مختلف، با زبان هاي متنوع و با سلايق و باورهاي فرهنگي و سياسي متفاوت، بايد به يک نسبت به دولت احساس تعلق کنند و «ايراني بودن» براي تضمين همه حقوق شهروندي آنها کفايت کند.
دولتي که ديوارهاي برافراشته در مقابل شفافيت عملکرد و قراردادهاي پر حاشيه را فرو خواهد ريخت و خود را در اتاق شيشه اي در منظر ارزيابي و قضاوت مردم قرار خواهد داد.
دولتي که تأمين اشتغال پايدار را تکليف قطعي خود مي داند و اجازه بيکاري و اخراج ظالمانه کارگران را نخواهد داد.
دولتي که خود را موظف به رشد و بالندگي فکري، علمي، فرهنگي و اخلاقي جامعه مي داند و به پشتوانه فرهنگ غني اسلامي و ايراني خود، و با نقش آفريني اصحاب فرهنگ و انديشه، امکان بالندگي و تبلور بيشتر فضائل اخلاقي آحاد مردم ايران را فراهم خواهد کرد.
مردم عزيز ايران،
در آستانه قرن جديد نيازمند «تحول» همهجانبه و نظاممند براي نيل به «ايران قوي» هستيم. تغييرات جزيي و پنهان کردن مسائل اصلي مردم در تعارفات سياسي و زدوبندهاي جناحي، دردي را دوا نميکند. مردم از انتخابات به دنبال اين نيستند که فرد يا گروهي از صندلي قدرت بلند شود و قبيله ديگري با نشستن به جاي آنها، امکانات کشور را بين خود تقسيم کنند. نتيجه انتخابات بايد «تحول» واقعي يعني بازگرداندن اميد و نشاط به زندگي مردم باشد.
در پايان از همه گروهها، محرومان و دردکشيدگان،دانشگاهيان، حوزويان، نخبگان، جوانان عزيز و آحاد جامعه که مطالبه حضور اينجانب را داشتند و همه آناني که خواستار تغيير وضع موجود هستند، براي همسنگري و کمک به خلق مشارکت حداکثري تاکيد مي نمايم و يقين دارم که به فضل خداوند آيندهاي بسيار روشن و چشماندازي بسيار زيبا و دلنشين در انتظار ملت صبور و شکور و شايسته ايران اسلامي است.
خدايا تو شاهدي که هيچگاه دنبال مقام و قدرت طلبي نبوده ام و در اين مرحله نيز برخلاف ميل و مصلحت شخصي و تنها به منظور انجام وظيفه در جهت اجابت توده مردم وجوامع نخبگان و رعايت مصالح اجتماعي و رفع رنج مردم و ايجاد اميد پا به عرصه گذارده ام و در اين مسير از تو و اولياءت استمداد مي طلبم تا خدمتگذاري شايسته براي اين مردم قدرشناس و رنج کشيده باشم. انشاء الله. بعونه و کرمه.
سيد ابراهيم رئيسي
25 ارديبهشت 1400
انتهاي پيام/ک